فیلم غلامرضا تختی، این فیلم بهرام توکلی از دریچه سینما به زندگی جهان پهلوان تختی از تولد تا مرگ بپردازد و زندگی این پهلوان را در سه بخش نوجوانی و بزرگسالی و قسمتی از مبارات مهم این مرد را به نمایش گذاشته است
جولیا به عراق آماده تا گزارش هایی از نیروهای امریکایی تهیه کند و از آنها قهرمان بسازد اما او به حقایقی پی می برد و تصمیم می گیرد فرار کند او به سوی کربلا می رود و همزمان است با پیاده روی عظیم اربعین و همین موضوع باعث می شود تا او نیز به امام حسین (ع) علاقه مند شود.
داستان از آنجایی شروع می شود که زنی بسیار تلالش میکند ک مشکلات زندگی خود را حل کند ، او که اسمش شیرین است سخت برای رفع مشکلات خانواده خود تلاش میکند اما در پی این کار با مشکلات جدید رو برو می شود که ...
قصه، قصه انتخاب است... امیر و هما باید انتخاب کنند بین نفاق و آزادگی... بین سیاهی و سپیدی... بین سیانور(مرگ) و زندگی... و آنها عاشقانه زندگی کردن را انتخاب می کنند.
این فیلم که پربازیگر است، و از داستانک های مختلف تشکیل شده هر قصه توسط یکی از شخصیت ها که یا در لابی هتل یا در لابی فرودگاه منتظرند روایت می شوند و بعضی از قصه ها به هم گره می خورند.