داستان فیلم با ژانری اجتماعی - درام درباره ی سربازی (هومن سیدی ) به عنوان نگهبان در یکی از پست های مرزی است که رفت آمد در آنجا بسیار کم است اما اشکان گاهی اوقات نظاره گر رفت و آمد یک نفر است یک دختر که اشکان او را از دور تماشا می کند ....
این فیلم ماجرای درگیری یک سروان اخراجی با یک کشیش پیر را روایت می کند که به دنبال یک شاعر انقلابی ارمنی به نام آندرانیک است تا او را تحویل دهد و درجه خود را پس بگیرد.
همه تصادف میکنن یا می میرن یا ناقص می شن بعضیام قصر در میرن... اما بهمن فرزانه تازه بعد از تصادف آهنگی شاد یادش میاد و همش میرقصه... کسی هم تا چیزی می گه... جواب میده: دلم می خواد... خدا شانس بده...
داستان فیلم در مورد دانشجوی اخراجی دانشگاه تهران است و عاشق دختری به نام ستاره است و می خواهد با او ازدواج کند اما نه شغل دارد و نه پول که شرایط عروسی را فراهم کند.
یک روز طوولانی، داستان در مورد شخصی به نام شاهین است که طی یک سفر غیر منتظره به خانه پدری بر می گردد اما حالا در شرایطی سخت قرار گرفته که باید دست به انتخاب بزند اما او نمیداند که انتخابش بین خیر و شر است یا نه...